سر پست بودم و داشتم با تلفن حرف میزدم. پست من پشت اتاق افسر نگهبان ها بود. افسر نگهبان ها کادری بودند و بعضی از آنها به پست دادن و نگهبانی ما خیلی حساس بودند و برخی هم در آن مدت بیست و چهار ساعت که به عنوان افسر نگعبان انجام وظیفه میکردند آنقدر بی خیال بودند و بی رغبت که حتی یکبار هم از اتاق افسر نگهبانی بیرون نمی امدند مگر برای قضای حاجت. و اگر دنیا را هم آب میبرد آنها خبر دار نمیشدند. هر کادری که در مرکز پدافند غرب بود و درجه اش پایین تر از سرگرد بود هر چند مدت یکبار باید به عنوان افسر نگهبان که وظیفه اش مدیریت و فرماندهی سربازانی بود که در آن رادار پست میدادند انجام وظیفه میکردند. پست های,جریمه,گوشیقسمت,دوم ...ادامه مطلب