شاید بعضی ها برای اولین بار به روستای ما بیایند دوست ندارند حتی یک شب را هم در روستای ما بمانند و به ما بخندند که اینها در کجا زندگی میکنند و دلشان به چه چیزی خوش است. و شاید به ما که از روستا دور شده ایم بگویند این همه روستا روستا می کنید، این روستای شماست.
باید بگویم که روستای ما درست است که خانه هایی خاکی و مردمانی مرفه ندارد اما همین روستای ما پر است از محبت، دوست داشتن، از خود گذشتگی،...
مادرانی دارد دوست داشتنی تر از تمام هستی، مادرانی زحمت کش و از جنس حریر و قلب هایی سرشار از عشق و محبت و ایثار.
مادرانی از جنس آب و آیینه و نور...
پدرانی زحمت کش با دستانی پینه بسته و با قلب هایی صاف و زلال.
باید بگویم ما تمام روزهای زیبای دوره ی کودکی مان و خاطراتمان را دراین روستا در میان همین کوچه پس کوچه های خاکیش و در میان تمام دشتهایش جا گذاشته ایم و همین است که نمیتوانیم از آنها و از این روستا که یادآور تمام آن خاطره هاست دل بکنیم، بگذار دیگران هر طور دلشان میخواهد فکر کنند.
افسوس که بازی روزگار ما را از این روستا و از پدر و مادرمان دورمان کرده است و چه کنیم که چاره ای نداریم جز دوری و غم فراق.
روستای کهریز باباحسین...
برچسب : به احترام مادران سرزمینم,چالش به احترام مادران سرزمینم, نویسنده : bkahriz-e-babahosein9 بازدید : 222